[vc_row][vc_column][vc_column_text]
[/vc_column_text]Button Text [/vc_column][/vc_row]
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تجربه برند بر هم آفرینی ارزش مشتری به وسیله متغیر میانجی مشغولیت مشتری در صنعت لوازم خانگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش مشتریان لوازم خانگی هستند که نمونه آماری ۳۲۴ نفر در نظر گرفته شد و روش نمونه گیری در دسترس می باشد. برای آزمون فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد و تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزارهای SPSS و PLS انجام گرفت. با توجه به نتایج بدست آمده، فرضیه اصلی پژوهش یعنی تجربه برند بر هم آفرینی ارزش مشتری توسط متغیر میانجی مشغولیت مشتری با برند تاثیر مثبت دارد و همچنین چهار فرضیه فرعی به طور کلی نشان داده اند که تجربه برند بر مشغولیت مشتری با برند و مشغولیت مشتری با برند بر هم آفرینی ارزش مشتری تاثیر معنادار و مثبتی دارند. نتایج این پژوهش به سازمانها و پژوهشگران کمک می کند تا با نگاه جدیدی به مشتریان بنگرند. مشتریانی که می توانند ارزش بیافرینند. ارزش آفرینی مشتریان می تواند شامل به اشتراک گذاشتن یک تجربه مثبت با سایر مشتریان، گزارش مشکلات به کارمندان، کمک به مشتریان دیگر در تصمیم گیری های خرید، توسعه روابط اجتماعی متقابل، تعهد متقابل و درنهایت ایجاد رفتار و نگرش مثبت مشتریان کارکنان و تعهد دوسویه و متقابل گردد.
Rate this post